تائید کردن کارآفرین نوجوان شیرینی روزانه

تائید کردن: کارآفرین نوجوان شیرینی روزانه مدرسه زندگی فروش شیرنی دانش آموز

  • خرید کتاب از گوگل
  • چاپ کتاب PDF
  • خرید کتاب از آمازون
  • خرید کتاب زبان اصلی
  • دانلود کتاب خارجی
  • دانلود کتاب لاتین
  • توجه: در صورتی که فایل دارای ایراد است یا حقوق نویسنده رعایت نشده با ما تماس بگیرید

    گت بلاگز اخبار فرهنگی و هنری نگاهی به «دوازدهمین مرد» ساخته هارال اِزوارت

    در سال ۱۹۴۳ دوازده نفر از افراد ارتش نروژ جهت انجام عملیات خرابکارانه علیه آلمان نازی از طریق دریا وارد خاک نروژ می شوند. ۱۱ نفر از آن ها همان ابتدا دستگیر می

    نگاهی به «دوازدهمین مرد» ساخته هارال اِزوارت

    نگاهی به «دوازدهمین مرد» ساخته هارال اِزوارت

    عبارات مهم : مخاطب

    در سال ۱۹۴۳ دوازده نفر از افراد ارتش نروژ جهت انجام عملیات خرابکارانه علیه آلمان نازی از طریق دریا وارد خاک نروژ می شوند. ۱۱ نفر از آن ها همان ابتدا دستگیر می شوند و فقط یک نفر موفق به فرار می شود.فیلم نروژی دوازدهمین مرد با توجه به فیلم های هالیوودی کارگردانش مانند پلنگ صورتی۲ (۲۰۰۹) و فرزند کاراته باز (۲۰۱۰) زیاد به سنت داستان گویی سینمای آمریکا متعلق است تا سینمای اسکاندیناوی. ولی نباید کارنامه هارال اِزوارت که پر از فیلم های میانگین و زیرمتوسط است مانعی جهت ندیدن این فیلم شود.

    فیلم با تمرکز بر صورت یان بالسرود و تاکید بر نام او شروع می شود. دوربین توجه ما را به مدارک و گزارش های درون آغوش وی جلب می کند که چونان آن ها را چسبیده است که انگار وجودش وابسته به آن هاست. دوربین آرام آرام به سمت کاغذ ها حرکت می کند و روی کلمه «فوق محرمانه» مکث می کند و ناگهان فیلمساز برش می زند به گذشته تا داستان درون آن ها را تعریف کند. قصه یان با دستگیری ۱۱نفر از اعضای گروهش و فرار او شروع می شود. شوک اول همان ابتدا به بیننده وارد می شود و با توجه به اینکه مخاطب می داند یان زنده خواهد ماند، از این بعد تلاش فیلمساز به خلق تعلیق و چگونگی فرار او معطوف می شود. قهرمان اثر بعد از فرار از لبِ ساحل در دو جبهه می جنگد؛ یکی در برابر محیط زیست سرد و خشن نروژ (که فیلمساز مکرر حضور غالبش را یادآوری می کند) و دیگری برابر سربازان و ارتش آلمان نازی به رهبری کورت اِستاگ.

    نبرد یان و کورت باعث شکل گیری بازی موش وگربه ای می شود که موتور محرک درام را شکل می دهد. یان در این طی طریق جهت فرار از مهلکه با چنان مصایب باورنکردنی و دشواری روبه رو می شود و از آن ها جان سالم به در می برد که به آسانی می توان نام فیلم را به «جان سخت» عوض کردن داد؛ البته او این جا تنها نیست و همراهان فداکاری هم دارد ولی فیلمساز حواسش است که قهرمان در نهایت باید خودش گام آخر را بردارد.

    حضور یان در خاک کشورش و پخش شدن خبر فرارش، در دل مردم نروژ بذر امید می کارد و خودش هم آرام آرام متوجه می شود که دیگر جان به در بردن مهم نیست بلکه متحد نگه داشتن مردم کشورش به واسطه این فرار و شکست ارتش تا دندان مسلح نازی ها، مساله اساسی هست. بعد قهرمان فردی به قهرمان جمعی تبدیل می شود. فیلم از این جا جبهه سومی هم در برابر یان می گشاید که همان مواجه شدن با وحشت های درون و وسوسه های شخصی است تا قهرمانش باسمه ای نشود و مخاطب بیش تر به درون او نفوذ کند.

    اما باز هم اگر فیلم در همین سطح باقی می ماند و صرفا به پرداخت شخصیت قهرمانش می پرداخت، شاید اکنون با یک اثر شعاری روبه رو بودیم که هدفی جز نمایش قهرمانی یک طرف در اوج مظلومیت و نمایش کلیشه ای واکنش‌ها ددمنشانه و هولناک ارتش نازی از طرف دیگر ندارد. ولی شخصی شدن ماجرا جهت کورت و تلاش فیلمساز جهت این که شخصیتی کاریزماتیک از او بسازد، به کمک فیلم می آید. این همراهی فیلمساز با کورت علاوه بر نشان دادن وسواس او در سراسر فیلم جهت ایستادن سر اصولش، باعث می شود که عدم موفقیتش در آن نمای قرینه ورود به آب در آخر فیلم تاثیرگذار شود. بر خلاف فیلم های مشابه، کمتر این افسر ارشد آلمانی را به عنوان فرمانده برقراری نظم، در حال سرکوب کورکورانه و به حرف آوردن مردم بومی می بینیم.

    به عمد از این واکنش‌ها کلیشه ای در فیلم پرهیز می شود تا او شخصیتی منطقی نسبت به هم رزمانش جلوه کند؛ شخصیتی که به ضعف ها و قدرت هایش آگاه هست. فیلمساز خوب می داند اگر می خواهد قطب مثبت فیلمش قابل باور شود و اعمال قهرمانانه اش درست به چشم بیاید، به همان اندازه مورد نیاز است به قطب منفی اثر هم بپردازد تا تعادلی میان ارزش ایجاد شود. بعد هم وقت کافی به شخصیت پردازی کورت می دهد و هم به پرداخت صحیح محیط ناسازگار و مهیبِ مقابلِ یان تا این گونه تاثیر تقلای او جهت فرار بیش تر نمود پیدا کند.

    یان گرچه موفق به انجام ماموریتش نمی شود ولی معجزه ای که حضورش باعث آن می شود، شمایلی مسیح گونه به او می بخشد. او از بدو ورود با زحمت ها و مصایبی که تحمل می کند چونان مسیحی است که انگار بازگشته تا بار گناهان مردم کشورش در طول جنگ را به دوش بکشد؛ کشوری که در آن کافی است اعضای وطن پرست یک گروه چریکی به کسی اعتماد کنند تا او بدون ذره ای تردید آن ها را به ارتش متخاصم و به نازل ترین قیمت بفروشد. مردم زمانی که قهرمانی های یان را می بینند، همگی یک پارچه به کمکش می شتابند، به خاص در آن غارِ کذایی. بعد بی خود نیست که سورتمه اش را چونان صلیبی بر دوش دارد یا اجازه می دهد تنها حواریون باقی مانده آن را حمل کنند. اوج این شمایل نگاری در پلانی است که قبل از سکانس نهایی می آید. با آن نمای درشت از چشمان آبی، در حالی که دارد آخرین تلاش هایش را جهت تحمل این همه درد و زحمت می کند: یک مسیحِ نروژی.

    اما آنچه به فیلم ضربه می زند، عدم پرداخت مناسب درگیری های داخلی مردم نروژ هست؛ درگیری میان خائنان و وطن پرستان. اگر فیلمساز قصد دارد مسیحِ فیلمش قابل باور شود و مردم را از طریق او تطهیر کند، باید زیاد به تسلیم و وادادگی مردم بومی منطقه می پرداخت. باید همان گونه به رابطه میان مردم و در نهایت با مسیحِ فیلم توجه نشان می داد که به رابطه اش با کورت یا محیط. تنها در سه فصل به دودستگیِ مردم محلی اشاره می شود که فقط یکی از آن ها در بعد زمینه قرار نمی گیرد و روی آن مکث می شود؛ جایی که به بحث دو جوان نروژی بر سر پرسشها اعتقادی می پردازد و یکی وطن پرست است و دیگری خائن، آن هم با این جمله کلیشه ای: «برای پیوستن به آن ها (گردان اس اس) فقط باید عضویت کنی یا اینکه باید به آن اعتقاد هم داشته باشی!»

    فصل مفصلِ هتل ساووی از بخش های خوب کارگردانی و تدوین فیلم هست. با یک روایت خیال در خیال که خود شخصیت مهم هم نمی داند کی خواب است و کی بیدار. ریتم این فصل که از یک تدوین خوب سرچشمه می گیرد در کنارِ میزانسن مناسب، امکان آن را فراهم می کند که مخاطب به خوبی با احساس جاری در قاب همراه شود و شرایط وخیمِ شخصیت را درک کند.

    مخاطب در این بخش بیش از هر فصل دیگری، هم با احساسات قهرمان و هم با دردهای او همراه می شود؛ آیا که این دردها دیگر فقط فیزیکی نیست و درون آزرده او هم بدون پرده پوشی نشان داده می شود. فضای پرترس این فصل، با روحیه قویِ یان (در برخورد با دیگران) وارد یک رابطه دیالکتیک می شود که انگار در خلوت خود چندان امیدی به رهایی ندارد و صورت قدرتمندش فقط در ظاهر و جهت روحیه دادن به اطرافیان هست؛ به گونه ای که این پرسش را ایجاد می کند: آخر چه زمانی او از پا درمی آید؟

    پیرنگ و روابط علت ومعلولی فیلم به گونه ای ا ست که شخصیت مهم تر از داستان است و در واقع، سیر رویدادها به گونه ای طراحی شده است تا هرچه زیاد به کمک آشنایی ما از شخصیت بیاید. فضاسازی هم همین کارکرد را دارد و باز در جهت معرفی هرچه بیش تر شخصیت های مهم عمل می کند. سفر ادیسه وار قهرمان که از میان وحشت و چرک و خون می گذرد و در آخر به پاکیزگی و دلیری می رسد، جان سختِ دوازدهمین مرد را به نماینده غرورِ مردم کشورش تبدیل می کند.

    فیلم بعد از روایت داستان یان به همان سکانس ابتدایی برمی گردد، با این تفاوت که این بار او تنها نیست و مانند ابتدای فیلم با نگاه پرحسرت به افق خیره نشده و حالا می تواند گزارش فوق محرمانه را با خیالی آسوده تحویل دهد و از آن دل بکند. آخر این طی طریق سخت، شایستگی مورد نیاز را به او می دهد تا در آخر از طرف همه بگوید: «بیایید هرچه سریعتر به این دیوانگی آخر دهیم».

    روزنامه قانون

    نگاهی به «دوازدهمین مرد» ساخته هارال اِزوارت

    واژه های کلیدی: مخاطب | داستان | قهرمان | فیلمساز | قهرمانان | اخبار فرهنگی و هنری


    دانلود


    دانلود فایل ها

    نویسنده : blogzz

  • کتاب زبان اصلی J.R.R
  • دانلود رایگان کتاب از آمازون
  • تکست بوک
  • خرید کتاب انگلیسی
  • خرید کیندل آمازون
  • کتاب زبان اصلی
  • خرید کتاب زبان اصلی دانشگاهی
  • باکس کتاب
  • مانگا زبان اصلی
  • قیمت چاپ کتاب PDF
  • چاپ مانگا
  • رفتن به نوار ابزار